دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۰ ق.ظ
گزارش اجمالی برنامه39 رویش+عکس
باسلام
برنامه طبق اعلان قبلی به مقصد دژ محمدعلی خان با تاخیر نیم ساعته ساعت4:30شروع شد وسایل نقلیه یک دستگاه موتور سیکلت و یک دستگاه خودروی سمند بودند جمع گروه 7نفر بود.
مسیر حرکت به سمت مسیر سردشت بود حدودا حوالی ساعت5:45دقیقه از سه راهی روستای توت علیا(گوروی)به سمت چپ منحرف شدیم و پس از حدودا 15دقیقه رانندگی جهت اقامه ی نماز توقف نمودیم پس از اقامه ی نماز دعای عهد و سپس به مناسبت اربعین حسینی اندکی مناجات با امام زمان(عج).
صحنه ی بالا آمدن خورشید بسیار حیرت انگیز بود و دل انسان طلب می کرد تا ساعت ها به تماشای آن بنشیند.
راس ساعت6:30دوباره حرکت شروع شد و هر لحظه بر سرمای هوا افزوده می شد. درختان بادامی که مشخص بود سالها از عمرشان می گذرد و همچنین بلوط هایی که خزان کرده بودند و درختچه های خاری که شبنم رویشان یخ زده بود دژ در این ساعت بسیار دیدنی است جاده بدلیل شرایط کوهستان پیچ و تاب می خورد و دژ چون دیده بانی مسلط به جاده می نگرد البته هفت نان بزرگ و همچنین سالن کوه قابل رویتند و هنوز بر روی هیچ کدام اثری از برف نیست. پس از حدودا 20دقیقه به روستای لب سفید رسیدیم مسجد پایگاه بسیج و مدرسه داشت و همچنین خانه هایی که مملو از دام بود. راه آسفالته را ادمه دادیم و پس از طی مسیری که دیگر آسفالته نبود و ماسه و شوسه گردیده بود به محلی رسیدیم که به نظر برای صعود مناسب می آمد پس از استقرار وسایل نقلیه و همراه آوردن وسایل مورد نیاز حرکت گروه برای صعود راس ساعت7آغاز شد هوا بسیار مناسب کوه سرسبز و همچنین مسیل آبی که از چشمه هایی نشان داشت درختچه های بادام و گهگاه درختان بلوط و از همه مهمتر دژی که نمی دانم می خندید و مبارزه می طلبید یا می خندید و خوش آمد می گفت؟!!!
مسیری انتخاب شد و حرکت به سمت دژ آغاز شد مسیر نسبتا متوسط از لحاظ کوهپیمایی بود و افراد با توان عادی براحتی از پس کار برمی آیند.
البته بدلیل سنگریزه هایی که وجود دارد بعضا سطوح لغزنده بودند که احتیاط لازم را می طلبید صدای پرندگانی چون تهی که با حضور ما ناله ای سرداده و به پرواز در می آمدند و شاید گزارش خود را به دژ می رساندند و همچنین صدای ریزش آب بر تنوع برنامه افزوده بود.
بچه ها متناسب با توانشان با هم همقدم شده بودند.
بالاخره با توجه به زمان بندی صورت گرفته ساعت8توقف گاهی در پای دژ انتخاب شد و بساط صبحانه برقرار گردید. هوا بسیار تمیز و آب در حوضچه مانندهایی که از آب باران فراهم شده بود موجود بود.
در حین حاضر شدن صبحانه(املت و ارده و خرما) فرصتی شد تا گپ و گفتی خودمانی در قالب یک سخنرانی کوتاه10دقیقه ای داشته باشیم موضوع بحث هم مومن و منافق و مشخصات مومن بود که عنوان شد تلقی ما از نفاق معمولا یا منافقین سیاسی یا دورویی است در صورتی که در یک معنای عام همه ما جز معصومین نسبتی از نفاق داریم از راه های اینکه در ما چقدر نفاق وجود دارد در چند حوزه می توان پیگیری کرد:یکی نماز(حضور قلب)دیگری ولایت(ذکر مصیبت و اشک) دیگری نشاط(مثل کوه آمدن و نشاط شهدا(معنویت شاد شهدا)) در انتها سوال و جواب هایی نیز رد و بدل شد.
پس از صرف صبحانه گروه ساعت9:15 شروع به بازگشت کرد.
از نکات جالب توجه جهت بازگشت طلوع خورشید و تسلطش بر دژ بود. بالاخره گروه ساعت9:50شروع حرکت با وسائل نقلیه نمود.
ضمنا پس از سوال از افراد دیگری که جهت سرویس به گروه های دیگر حضور داشتند متوجه شدیم راه اصلی از وسط روستا و از کنار مسجد می گذرد.
بالاخره در ساعت حوالی11:30به شهیدآباد رسیدیم و برنامه 39رویش با عنایت الهی و به سلامتی به پایان رسید.
ان شاءالله برنامه ی هفته ی آینده نیز دژمحمدعلی خان خواهد بود. علاقه مندان می توانند جهت اطلاع از برنامه کوهپیمایی هفتگی رویش به شماره سامانه پیامکی:30006442254556پیامک بدهند(در پیامک خود بنویسید رویش)
هرگونه سوالی را هم می توانید در همین تارنما مطرح نمایید ضمنا نظرات خود را جهت بهبود برنامه برای ما ارسال نمایید.
در صورتی که نیاز به آشنایی بیشتر داشتید با این شماره تماس حاصل نمایید.09168230974
برنامه طبق اعلان قبلی به مقصد دژ محمدعلی خان با تاخیر نیم ساعته ساعت4:30شروع شد وسایل نقلیه یک دستگاه موتور سیکلت و یک دستگاه خودروی سمند بودند جمع گروه 7نفر بود.
مسیر حرکت به سمت مسیر سردشت بود حدودا حوالی ساعت5:45دقیقه از سه راهی روستای توت علیا(گوروی)به سمت چپ منحرف شدیم و پس از حدودا 15دقیقه رانندگی جهت اقامه ی نماز توقف نمودیم پس از اقامه ی نماز دعای عهد و سپس به مناسبت اربعین حسینی اندکی مناجات با امام زمان(عج).
صحنه ی بالا آمدن خورشید بسیار حیرت انگیز بود و دل انسان طلب می کرد تا ساعت ها به تماشای آن بنشیند.
راس ساعت6:30دوباره حرکت شروع شد و هر لحظه بر سرمای هوا افزوده می شد. درختان بادامی که مشخص بود سالها از عمرشان می گذرد و همچنین بلوط هایی که خزان کرده بودند و درختچه های خاری که شبنم رویشان یخ زده بود دژ در این ساعت بسیار دیدنی است جاده بدلیل شرایط کوهستان پیچ و تاب می خورد و دژ چون دیده بانی مسلط به جاده می نگرد البته هفت نان بزرگ و همچنین سالن کوه قابل رویتند و هنوز بر روی هیچ کدام اثری از برف نیست. پس از حدودا 20دقیقه به روستای لب سفید رسیدیم مسجد پایگاه بسیج و مدرسه داشت و همچنین خانه هایی که مملو از دام بود. راه آسفالته را ادمه دادیم و پس از طی مسیری که دیگر آسفالته نبود و ماسه و شوسه گردیده بود به محلی رسیدیم که به نظر برای صعود مناسب می آمد پس از استقرار وسایل نقلیه و همراه آوردن وسایل مورد نیاز حرکت گروه برای صعود راس ساعت7آغاز شد هوا بسیار مناسب کوه سرسبز و همچنین مسیل آبی که از چشمه هایی نشان داشت درختچه های بادام و گهگاه درختان بلوط و از همه مهمتر دژی که نمی دانم می خندید و مبارزه می طلبید یا می خندید و خوش آمد می گفت؟!!!
مسیری انتخاب شد و حرکت به سمت دژ آغاز شد مسیر نسبتا متوسط از لحاظ کوهپیمایی بود و افراد با توان عادی براحتی از پس کار برمی آیند.
البته بدلیل سنگریزه هایی که وجود دارد بعضا سطوح لغزنده بودند که احتیاط لازم را می طلبید صدای پرندگانی چون تهی که با حضور ما ناله ای سرداده و به پرواز در می آمدند و شاید گزارش خود را به دژ می رساندند و همچنین صدای ریزش آب بر تنوع برنامه افزوده بود.
بچه ها متناسب با توانشان با هم همقدم شده بودند.
بالاخره با توجه به زمان بندی صورت گرفته ساعت8توقف گاهی در پای دژ انتخاب شد و بساط صبحانه برقرار گردید. هوا بسیار تمیز و آب در حوضچه مانندهایی که از آب باران فراهم شده بود موجود بود.
در حین حاضر شدن صبحانه(املت و ارده و خرما) فرصتی شد تا گپ و گفتی خودمانی در قالب یک سخنرانی کوتاه10دقیقه ای داشته باشیم موضوع بحث هم مومن و منافق و مشخصات مومن بود که عنوان شد تلقی ما از نفاق معمولا یا منافقین سیاسی یا دورویی است در صورتی که در یک معنای عام همه ما جز معصومین نسبتی از نفاق داریم از راه های اینکه در ما چقدر نفاق وجود دارد در چند حوزه می توان پیگیری کرد:یکی نماز(حضور قلب)دیگری ولایت(ذکر مصیبت و اشک) دیگری نشاط(مثل کوه آمدن و نشاط شهدا(معنویت شاد شهدا)) در انتها سوال و جواب هایی نیز رد و بدل شد.
پس از صرف صبحانه گروه ساعت9:15 شروع به بازگشت کرد.
از نکات جالب توجه جهت بازگشت طلوع خورشید و تسلطش بر دژ بود. بالاخره گروه ساعت9:50شروع حرکت با وسائل نقلیه نمود.
ضمنا پس از سوال از افراد دیگری که جهت سرویس به گروه های دیگر حضور داشتند متوجه شدیم راه اصلی از وسط روستا و از کنار مسجد می گذرد.
بالاخره در ساعت حوالی11:30به شهیدآباد رسیدیم و برنامه 39رویش با عنایت الهی و به سلامتی به پایان رسید.
ان شاءالله برنامه ی هفته ی آینده نیز دژمحمدعلی خان خواهد بود. علاقه مندان می توانند جهت اطلاع از برنامه کوهپیمایی هفتگی رویش به شماره سامانه پیامکی:30006442254556پیامک بدهند(در پیامک خود بنویسید رویش)
هرگونه سوالی را هم می توانید در همین تارنما مطرح نمایید ضمنا نظرات خود را جهت بهبود برنامه برای ما ارسال نمایید.
در صورتی که نیاز به آشنایی بیشتر داشتید با این شماره تماس حاصل نمایید.09168230974
